ویستا - سلیمان فرهادیان - به نظر می رسید كه میزان آلاینده های شهر تهران به حدی بالا است كه دیگر توصیه تكراری مسئولان مبنی بر لزوم ماندن در خانه و بیرون نرفتن كودكان و كهنسالان از منزل چاره كار نیست. باید ریشه ای عمل كرد و ریشه ای عمل كردن یعنی تعطیلی تمام اداره های دولتی در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه.
هرچند كه عوامل بسیاری بر وضعیت نامساعد هوای تهران نقش دارند، اما عمده ترین منابع آلودگی در شهر تهران احتراق سوخت های فسیلی در كارخانه ها، كارگاه ها، منازل و خودروها است.
بسیاری از كارشناسان ۸۰درصد آلودگی هوا (و در نتیجه بزرگترین معضل زیست محیطی كشور) را به وسایل نقلیه موتوری نسبت می دهند. امروزه بین هشت تا ۱۰هزار واحد صنعتی (از جمله واحدهای صنعتی تولید كننده مواد شیمیایی، مواد شوینده و پاك كننده، رنگ سازی، مواد نفتی، مواد لاستیكی و پلاستیكی) در تهران فعالیت می كنند.
اما طبق براوردها همه این شركت ها در مجموع فقط ۲۰درصد آلاینده ها را به هوای تهران وارد می كنند و ۸۰ درصد بقیه توسط وسایل نقلیه موتوری ایجاد می شود. طبق آمار روزانه حدود ۳ تن منواكسید كربن، ۴۵ تن هیدروكربن نسوخته، ۱۳۰ تن اكسیدهای نیتروژن، ۳۰ تن گوگرد و ۳۰ تن ذرات معلق وارد هوای از پیش آلوده تهران می شود.
هر چند همه به نقش چشمگیر خودروها در آلودگی هوای تهران اذعان داریم، باز هم شاهد آنیم كه مسئولان صنعت كشور رویای تولید سالانه یك میلیون دستگاه خودرو را در سر می پرورانند. كیفیت بد سوخت مصرفی در كشور، پایین بودن استانداردهای خودروهای تولید شده در كشور و همچنین میزان بالای مصرف سوخت از مهمترین دلایل آلودگی این كلان شهر است. هرچند در چند سال اخیر شركت های زیادی اقدام به تولید خودرو كرده اند اما هیچ كدام از این خودروها در سال های اخیر طراحی نشده اند و لاجرم از تكنولوژی روز بی بهره اند. به طوری كه به جز یكی دو خودرو هیچ كدام از كیفیت جهانی برخوردار نیستند.
مصرف بیش از حد سوخت (بین سه تا چهار برابر متوسط جهانی) بیانگر همین موضوع است. به نظر می رسد برای رهایی از این معضل مسئولان باید از سود هنگفت تولید خودروهای از رده خارج به قیمت بالا چشم پوشی كرده و با سرمایه گذاری مناسب به تولید خودروهایی در استانداردهای جهانی بیندیشند.
معضل دیگر آلودگی هوای تهران وجود تعداد زیاد خودروهای سواری و نبود سیستم حمل و نقل عمومی است.
امروزه عمده خودروهای تولید شده در كشور خودروهای سواری است اما سیستم حمل و نقل عمومی همانند اتوبوس و مترو در ایران هیچ گونه كارایی ندارد. (نكته جالب آنكه یكی از مسئولان ترافیك كشور در یك برنامه تلویزیونی در پاسخ به این پرسش كه چرا سیستم حمل و نقل عمومی تقویت نمی شود یا تعداد اتوبوس ها را زیاد نمی كنید، پاسخی گفت به این مضمون «وجود اتوبوس در شهر تهران باعث تشدید ترافیك می شود!» حال آنکه مشكل ترافیك تهران به خودروهای تك سرنشین مربوط می شود!!)
راه حل دیگر برای معضل آلایندگی خودروها استفاده از دیگر وسایط حمل و نقل و استفاده از خودروهای دوگانه سوز یا گازسوز است.
نقش اتوبوس های برقی در حمل و نقل تهران بسیار ناچیز و تولید خودروهای گازسوز نیز به رغم حجم بالای تبلیغات بسیار كم است و به نظر می رسد تبلیغ فراوان درباره تولید آنها توجیه افكار عمومی و متقاعد ساختن آنها است كه مسئولان به فكر حل این معضل هستند.
عدم توجه به محیط زیست و تخریب باغ ها عامل دیگر افزایش آلودگی محیط زیست است. با توجه به سودآوری كلان ساخت و ساز و بساز بفروشی در تهران می توان به انگیزه تبر به دستان پی برد.
نكته جالب توجه در این زمینه نیز آن است شهرداری به عوارض ساخت وساز و فروش تراكم همانند یك چاه نفت نگاه می كند كه می تواند درامد كلان و باد آورده ای را برای شهرداری به همراه داشته باشد و به این ترتیب به این معضل دامن زده است. شاید راه حل این مشكل توجه بیشتر به شهرستان ها و انجام فعالیت های عمرانی در شهرستان ها باشد تا شهرستانی ها به تهران همانند كعبه آمال ننگرند.
بسیاری از كشورهای دیگر به جای آنكه اجازه دهند شهرهایشان به طور بی رویه و بدون طرح و برنامه رشد یابند در اطراف شهرهای اصلی شهرك های اقماری با امكانات كافی طراحی می كنند تا بخش عمده مهاجران را به نحو مناسب و شایسته ای اسكان دهند. هرچند كه مشابه چنین طرح هایی در ایران نیز انجام شده و شهرك هایی همانند پردیس ساخته شده است اما به دلایل بسیار این الگو برداری نیز نتوانست موفقیت آمیز عمل كند.
اما یكی از مهمترین معضلات آلایندگی خودروها به این نكته برمی گردد كه شهر تهران در هیچ دوره و مرحله ای از ساخت خود هیچ طرح و برنامه ای را برای ساخت و ساز یا معماری شهری به خود ندیده است.هیچ كدام از مدیران شهری تا همین چند سال پیش هرگز تصورش را هم نمی كردند كه روزی برسد شهر تهران به جمعیت بالای ۱۰میلیون برسد. مدیران شركت ایران خودرو كه تا چند سال پیش تعداد كل خودروهای تولیدی اش به پنج، شش هزار نمی رسید به خواب هم نمی دیدند تولید شركت به چندصدهزار دستگاه در سال برسد.سه میلیون دستگاه خودروی شهر تهران باید در همان شهری تردد كنند كه در دهه های سی و چهل و به مقتضای همان روزها طراحی و ساخته شده بود.
نتیجه آن ترافیك بسیار كند و ازدحام خودروها در پشت چراغ قرمز است كه امروزه همه شاهدیم. به نظر بسیاری از كارشناسان بخش بسیار عمده ای از مصرف بنزین و تولید آلاینده ها پشت همین چراغ های قرمز صورت می گیرد. اولین راه حلی كه برای گریز از این معضل به نظر می رسد، ساخت راه ها، خیابان ها، بزرگراه ها و به ویژه تقاطع های غیرهم سطح است، اما با توجه به این نكته كه چنین مواردی از قبل پیش بینی نشده بود ساخت بزرگراه ها در تهران چنان هزینه بر است كه چنین طرح هایی را به پروژه های عظیمی تبدیل می كند.با اینكه امروزه همه به لزوم بازنگری در مدیریت شهری واقفیم اما اخیراً به رغم ساخت وسازهای زیادی كه صورت گرفته، پدیده ترافیك به دلیل گستردگی و پیچیدگی موضوع همچنان حل نشده باقی مانده است.
موقعیت جغرافیایی شهر تهران و محصور بودن در كوه ها و نبود جریان های مناسب هوا از دیگر معضلاتی است كه بر آلودگی هوای تهران دامن می زند.
رشته كوه البرز همچون دیواری رابطه هوا با دیگر مناطق اطراف را قطع كرده و باعث می شود جریان هوای مناسب وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر سكون هوا در این منطقه به تشدید بحران آلودگی كمك كرده است. واقع شدن شهر تهران در منطقه خشك و كم باران عامل دیگری است كه باعث می شود شهروندان روزهای متوالی چشم به آسمان بدوزند بدون آنكه بارش باران و برف به تلطیف هوا كمك كند. تراكم آلاینده ها و كمی بارش در شهر تهران باعث می شود در همان معدود روز های بارندگی با معضل دیگری علاوه بر مشكلات جاری همانند وقوع راه بندان و جاری شدن سیل مواجه شویم.
بارش باران های اسیدی مشكلی است كه در شهر های صنعتی بسیار روی می دهد. اما شدت آن در مناطق پرباران كه بارش باران منظم و دائم است، چندان قابل توجه نیست، اما در تهران به معضل دیگری تبدیل شده است.
هرچند نمی توان مكان جغرافیایی تهران را تغییر داد یا وضعیت آب و هوایی آن را تغییر داد اما می توان انتظار داشت كه مسئولان با اتخاذ شیوه های مناسب و كنترل دقیق و مستمر كارخانه ها و كارگاه ها میزان آلایندگی آن را به طور دائم كنترل كنند یا در صورت لزوم واحد های آلاینده ها را به حومه شهر های بزرگ منتقل كنند تا میزان آلاینده ها در دراز مدت كاهش یابد.
اگر در نظر داشته باشیم كه هر انسانی در هر روز ۲۲ هزار تنفس می كند و در این مدت ۱۶ كیلوگرم هوا را استنشاق می كند به اهمیت هوای پاكیزه و لزوم كنترل آلودگی هوا بیشتر پی می بریم.آلودگی هوای تهران در شرایطی به وضعیت بحرانی می رسد كه كمیته نظارت و هماهنگی مواقع اضطراری آلودگی هوای تهران یكشنبه شب تشكیل جلسه داده بود، با غیبت ۱۰ عضو از ۱۶ عضو خود مواجه شد. در این جلسه نمایندگان وزارتخانه های بهداشت، كشور، آموزش و پرورش، راهنمایی و رانندگی و هواشناسی! در جلسه حضور نداشتند و قرار شد با مسئولان این دستگاه ها مكاتبه شود! گویا مسئولان شهر تهران به تازگی دریافته اند كه بهترین راه مقابله با آلودگی هوای تهران مكاتبه با مسئولان مربوطه است!
جالب توجه آنكه استاندار تهران با اشاره به عدم حضور مسئولان سازمان و دستگاه های مختلف گفته بود پیش از آنكه وضعیت هوای تهران اضطراری اعلام شود باید وضعیت این جلسه را اضطراری اعلام كرد. نكته جالب تر آنكه در روزی كه به دلیل آلودگی هوای كل شهر تهران به حالت تعطیل درآمده است، سازمان هایی مثل محیط زیست و شركت كنترل آلودگی هوای تهران كه مستقیماً به این مسئله مربوطند و در واقع باید پاسخگوی شرایط به وجود آمده باشند، به تعطیلات رفته اند! این مسئله مثل آن است كه ستاد حوادث غیر مترقبه پس از وقوع سیل به تعطیلات بروند و غافل از آنكه به ویژه برای مقابله با چنین شرایطی تشكیل شده اند، به تعطیلات بروند و پس از آنكه همه مشكلات حل شد و آب ها از آسیاب افتاد به ادارات خود برگردند!
همین فراموش كردن مسئولیت ها و وظایف است كه شهر ما را به چنین وضعیت اسف آوری درآورده است. آیا به نظر شما برای مقابله با شرایط نابهنجار وضعیت هوای آلوده، باید به روش های مقابله با این بحران فكر كرد یا ساعت نه شب وقتی كه تایپیست و حروفچین، نمونه خوان، صفحه بند، معاون و سردبیر با دندان قروچه بالای سر آدم ایستاده اند، در مورد مضرات آلودگی هوا و راهكار های مقابله با آن مقاله نوشت؟
نظرات شما عزیزان: